سرمقاله
مردم حرکت کنند تا خدا برکت کند!
ديروز برخي از نمايندهگان مجلس مخالفت شان را با ايجاد شوراي عالي دولت ابراز کردند و گفتند که چهرههاي تکرار و معاملهگر نميتوانند پس از اين تصميم گيرنده باشند.
به همين گونه يکي از نمايندهگان گفت که پنج تا شش رهبر سياسي در 40 سال گذشته افغانستان را به تباهي کشانيدند و آنها جز منافع شخصي شان به هيچ چيز ديگر توجه ندارند.
شوراي عالي دولت بايد مطابق توافقنامه سياسي ميان دسته انتخاباتي داکتر عبدالله و داکتر غني ايجاد ميشد، اما پس از اعلام خروج نيروهاي خارجي از افغانستان، مسأله ايجاد شوراي عالي دولت از سوي حکومت غني با برخي از گروه هاي سياسي به بحث گرفته شده، اما تا کنون اختلاف هاي زيادي در مورد چگونهگي صلاحيتهاي اين شورا و کار شيوه آن وجود دارد.
گلبدين حکمتيار رهبر حزب اسلامي که چندي پيش در مورد ايجاد شوراي عالي دولت نظر خوشبينانه داشت، دو روز پيش عضويت اش را در شوراي عالي دولت رد کرد و گفت که اين شورا آن گونه که لازم است در موارد مهم کشور صلاحيت ندارد.
صلاحالدين رباني يکي از رهبران جمعيت اسلامي نيز به صراحت عضويت اش را در اين شورا رد کرده و گفته است که هر حرکتي که زير نظر غني باشد آن را نمي پذيرد و از آن بوي استبداد مي آيد.
برخي از اعضاي ديگر شوراي عالي دولت که نام هاي شان از سوي حکومت رسانهيي شده است نيز در مورد صلاحيت هاي اين شورا ملاحظه دارند.
برخي از آگاهان نيز به اين باور اند که آقاي اشرف غني از انحصار قدرت نمي گذرد و نقش شوراي عالي دولت نمادين و سمبوليک خواهد بود و در مسايل کلان کشور تصميمي که مخالف منافع تيم حاکم باشد، از سوي آقاي غني رد و به آن اعتنا نخواهد شد.
از نظر اين آگاهان، غني مي خواهد به هر شيوه يي که شود چند سال رياست جمهوري اش تمام کند و حاضر نيست قدرت اصلي را به ديگران تفويض کند.
اين در حالي است که جنگ و خشونت ها در کشور از سوي طالبان شدت گرفته است و طالبان حاضر نيستند تا از راه مذاکره و گفتوگو مشکل افغانستان حل و فصل شود.
طالبان شرکت شان را در نشست استانبول نيز مشروط کرده و گفته اند که يک هيأت آنها در سطح پايين در نشست استانبول شرکت خواهد کرد و شرط هايي که از سوي طالبان براي شرکت شان در نشست استانبول مطرح شده است به معني و مفهوم رد نشست است.
حال مردم افغانستان در ميان دو سنگ آسياب قرار گرفته اند.
از يک طرف جهالت و خشونت هاي طالبان که جز بر بادي افغانستان چيز ديگري از اين جنگ ها و قدرت طلبي متصور نيست.
از سوي ديگر فساد بسيار گسترده و انحصار قدرت از سوي تيم غني که نيز بسيار نگران کننده است و مردم افغانستان از آن متضرر شده اند و متضرر مي شوند.
آن عده از مقام هاي دولتي که امروز نگران اوضاع نيستند و به مشکل مردم و آينده شان توجه ندارند، دل بي غم دارند و خانواده هاي شان در بيرون از کشور زندهگي داشته و از دل مردم نمي آيند.
با توجه به همين ملاحظات، بايد مردم خود شان همراه با آن عده از گروه هاي سياسي و اجتماعي يي که متعهد به منافع ملي اند و دلسوز کشور مي باشند، بجنبند و حرکت کنند و راه نجات شان را از زير اين دو سنگ سياه آسياب جستوجو نمايند و راه نجات شان دريابند.
زيرا تا حرکت از مردم نباشد، برکت خدا هم نخواهد بود.