پس از توافق میان امریکا و طالبان در قطر و امضای موافقت نامه صلح میان این دو جانب امید ها برای رسیدن به صلح در افغانستان نیز بیشتر شده است، و مردم خود را به رسید به یک توافق بین الافغانی خیلی ها نزدیک حس میکنند اما واقعاً اگر فقط صلح را با گروه طالبان موضوع قرار بدهیم چه قدر زمان خواهد برد تا دولت و طالبان به صلح برسند؟
با وجود مداخلات کشور های همسایه، کشور های عربی و دیگر قدرت ها و نیز با وجود چند دستهگی در میان افراد حکومتی و همچنان گروه طالبان در این اواخر پیشرفت های برای رسیدن به صلح دست بیشتر از هر زمان دیگر شده است . در ضمن توافق میان غنی و عبدلله که به نظر بسیاری از کشور های همسایه و بخصوص پاکستان رسیدن به توافق این دو تیم خیلی ها ساده نبود رسیدن به توافق و تشکیل تیم نسبتاً منسجم دولتی و رهایی زندانی های طالبان موانع را دور کرده از آغاز گفتگو ها.
پاکستان و صلح افغانستان
کشور پاکستان که بیشتر از همه در ارتباط با مسایل افغانستان به خصوص صلح با طالبان خواهان منفعت است و خود را دخیل در پورسه صلح میداند در اواخر در ارتباط به صلح افغانستان حس میکند که چیزی خاصی از توافق امریکا-طالبان بدست نیاورده و ظاهراً شاهد این بوده اند که گروه طالبان بیشتر از دست پاکستانی ها رفته و سران طالبان خود را آماده گفتوکو های مستقیم با حکومت افغانستان اعلان کرده اند و بیشتر طالبان به طرف قدرت های عربی جذب شده اند و به این سبب پاکستان و در راس آن ( آی اس آی ) در سدد به کنترل درآوردن این اوضاع است و به این سبب برای اولین بار نماینده ویژه برای افغانستان فردی را بنام محمد صادق که عمداً یک چهره ضد افغانی است معرفی کرده است. پاکستان در راستای مدیریت این روند است چون خروج این پروسه برای اسلام آباد بسیار مهم است، و پس از نزدیک شدن مذاکرات بین الافغانی پاکستان برای حفظ تسلط خود بر این روند با تغییر در هرم رهبری گروه طالبان در سدد تقویت نظامی طالبان و تضعیف آنان از نگاه سیاسی است که در تغییر رهبری طالبان از ملا هبت الله به ملا یعقوب فرزند ملا عمر که یک فرد نظامی و بیشتر با پاکستان ارتباط نزدیک دارد کوشش میکند که دخالت و کنترل خود را در موضوع صلح افغانستان بیشتر کند.
حکومت افغانستان و نظامیان طالبان
در صورت که طرفین ( دولت افغانستان و گروه طالبان) به موافقت صلح دست پیدا کنند آینده نظامیان طالبان چی خواهد شد؟ این گروه که چندین سال در جنگ بوده به راحتی دست از جنگ نخواهد کشید، دولت افغانستان هم ظرفیت اقتصادی برای جذب آنان در مشاغل دیگری را ندارد. یک تصور این است که این گروه با بدست گرفتن یک فیصدی از قدرت چون حزب الله لبنان که روزی با حکومت در جنگ بود ولی حالا به عنوان یک حزب در کنار حکومت است، طالبان هم چنین خواهد شد.
اما یک احتمال دیگر که الحاق نظامیان گروه طالبان با نظامیان حکومت است نیز مطرح میشود، آن عده افراد که چنین الگو را مطرح میکنند باید خیلی ناآگاه از اوضاع افغانستان باشد .
چون در این بیست سال جنگ طرفین جنگ نزدیکان زیادی خود را از دست داده اند و در صورت الحاق این دو نظامیان اوضاع خیلی شکننده خواهد شد چون حس انتقام میتواند سبب درگیری های میان گروهی، قتل های پنهان، خراب کاری ها، ترور هدفمند افراد و اقدام یک طرف سبب اقدامات زنجیره وار طرفین شود. همچنان این روند میتواند از سطح نظامی خارج شده و اوضاع سیاسی و امنیتی افغانستان را به چالش بکشد که این روند به شدت غیر قابل مدیرت است، این روند الحاق در بهترین حالات ممکن آن هم میتواند حس بی اعتمادی را حین عملیات ها در میان دو جانب خلق کند.
از طرف دیگر این امکان هم وجود دارد که در صورت الحاق این نظامیان وابسته به طالبان از فرماندهان حکومتی فرمان نبرند و اقدام به ترور فرماندهان خود کنند و با وجود پیوند مخفی که میان طالبان و حکومت پاکستان است به طبق میل پاکستان اقدام به راه اندازی کودتا کنند که دولت پاکستان از این حالات استفاده کرده و اسباب سرنگونی حکومت افغانستان را مهیا کند.
بنا پیشنهاد نمودن چنین روند ها نه تنها به صلح واقعی نمی انجامد بلکه میتواند افغانستان را به یک باطلاق دیگری بکشاند، و ایرایه چنین نظریه ها هم خیلی ساده انگارانه و حاکی از عدم شناخت افغانستان، نیرو های درگیر جنگ ، و عدم شناخت فرهنگ استراتیژیک این دو نظامیان و شبکه های محلی و جهانی میباشد.