فرهنگ و هنر

زنان و تکرار روزهای سياه عزلت ‌نشينی

سيمع‌الله سيحون 

نسل نو افغانستان به ويژه زنان جامعه که در بيست سال گذشته با فراهم شدن بستر آموزشي و فعاليت‌هاي آزاد ناشي از حضور جامعه‌ي جهاني و شکل‌گيري نظام‌هاي دموکراتيک، مدني و مردم‌سالار توانستند به آموزش‌هاي عالي دست يابند و در ميدان‌هاي سياست، فرهنگ و اجتماع اعلام حضور کنند، اکنون در پي حاکميت طالبان بر بخش‌هايي از جغرافياي اين کشور از بيم شلاق اين گروه به انزوا رفته و عزلت‌نشيني پيشه کرده‌اند.

با آن ‌که زنان جامعه‌ي افغانستان وضع محدوديت‌ها و ممنوعيت‌هاي دوران حاکميت طالبان را به تجربه گرفته‌اند و درک درستي از تکرار اين وضعيت دارند، اما نسلي که چند سال پيش و پس از حضور جامعه‌ي جهاني با سرنگوني رژيم طالبان به دنيا آمده و طي دو دهه‌ي اخير با فضاي دموکراتيک و باز خو گرفته‌ است، توان تحمل فضاي بسته با خصلت استبدادي و ماهيت زن‌ستيزانه را ندارد.

اين نسل که با آرزوهاي بزرگ و اميدهاي سترگ براي سهم‌گيري در توسعه و پيشرفت جامعه تا مقاطع کارشناسي و کارشناسي ارشد و بالاتر از آن آموزش ديده‌اند، اکنون در پي حاکميت طالبان بر شمار زيادي از مناطق کشور نسبت به آينده‌ي تاريک و ناروشن خود نااميد شده‌اند.

هم‌اکنون شمار زيادي از زناني که در ولسوالي‌ها و مناطق روستايي به عنوان آموزگار، کارمند صحي و ديگر بخش‌هاي نهادهاي حکومتي و غيرحکومتي مصروف عرضه‌ي خدمات بودند، در پي حاکميت طالبان شغل‌هاي خود را از دست داده‌اند.

از يک‌سو آوازه‌هايي وجود دارد که دولت حقوق آموزگاران مناطق زير حاکميت طالبان را نمي‌پردازد و از سوي ديگري گروه طالبان به نهادهاي غيرحکومتي دستور داده‌اند که فعاليت‌هاي‌شان را با کارمندان مرد آغاز کنند و از کار و فعاليت زنان در نهادهاي خود منصرف شوند.

هر چند زنان و نهادهاي غيرحکومتي به دليل ترسي که از طالبان دارند، از اظهارنظر در اين مورد خودداري مي‌کنند، اما باشنده‌گان ولسوالي‌هاي زير حاکميت طالبان مي‌گويند که اين گروه بر زنان محدوديت‌هاي سنگيني وضع کرده است. يکي از باشنده‌گان ولسوالي بهارک به شرط افشا نشدن نامش مي‌گويد که طالبان در اين ولسوالي و همه‌ي ولسوالي‌هاي زير تصرف‌شان به موسسه‌هاي ملي و بين‌المللي گفته‌اند که فعاليت‌هاي خود را بدون حضور زنان آغاز کنند.

شماري از زنان آموزگار در ولسوالي‌هاي زير حاکميت طالبان مي‌گويند که آنان از بيم اين‌ که در بيرون به جرم نداشتن محرم شرعي شلاق نخورند، از خانه بيرون نمي‌شوند. آنان مي‌گويند، اگر مکتب‌ها نيز آغاز شود، آنان نمي‌توانند به فعاليت‌هاي آموزشي بپردازند؛ زيرا به گفته‌ي آنان، بيرون شدن از خانه بهانه‌هاي زيادي را در اختيار طالبان براي مجازات آنان قرار مي‌دهد.

باشنده‌گان مناطق زير حاکميت طالبان مي‌گويند که فضا در مناطق زير حاکميت اين گروه به شدت بسته و استبدادي است و مردم از بيم طالبان نمي‌توانند در مورد برخوردهاي خشونت‌آميز، قطع فعاليت نهادهاي دولتي و غيردولتي، افزايش بيکاري، فقر روزافزون و بر هم خوردن روال عادي زنده‌گي اظهار نظر کنند.

در مناطق زير حاکميت طالبان همه‌ي فعاليت‌هاي اقتصادي و اجتماعي متوقف است، نهادهاي اجرايي تعطيل‌اند و بسياري از کسب و کارها نيز متوقف شده‌اند. به گفته‌ي باشنده‌گان محل، گروه طالبان در همه‌ي مناطق زير حاکميت‌شان مسجد به مسجد در نمازهاي پنج‌گانه به مردم مي‌گويند که از ما انتظار اعمار سرک، ساختمان نهادها و تطبيق پروژه‌هاي انکشافي را نداشته باشيد.

طالبان مي‌افزايند که آنان آمده‌اند تا امنيت مردم را تأمين کنند و احکام الهي را بالاي آنان جاري و ساري کنند؛ احکامي که طالبان از آن سخن مي‌زنند، برخاسته از قرائت بنيادگرايانه‌ي اين گروه از دين است.

وضع محدوديت‌هاي سنگين بر گشت‌وگذار، آموزش و کار زنان نفي کامل ارزش‌هاي مدني، دموکراتيک، حقوق بشري، هژموني قومي، خشونت‌خواهي و تمرکز اين گروه براي رسيدن به قدرت از راه جنگ با بسياري از ‌قرائت‌هاي ديني جوامع اسلامي ناسازگار است.

گروه طالبان در مواجهه با ارزش‌هاي مدني و دموکراتيک از درِ خشونت وارد شده‌اند، در حالي که شماري از کشورهاي اسلامي مانند مالزي، اندونزي و ديگر کشورهاي اسلامي تلاش دارند به جاي برخورد خشونت‌آميز و قهري با ارزش‌هاي مدرن از راه گفت‌وگو ميان ارزش‌هاي ديني و مدرن آشتي برقرار کنند و بناي حکومت‌هاي دموکراتيک ديني را پي‌ريزي کنند.

اگر روايت‌ها و قرائت هاي ديني با ارزش‌هاي مدني و مدرن مانند دموکراسي، آزادي، کثرت‌گرايي، حقوق بشري و ساير ارزش‌هاي مدني ديگر وارد گفت‌وگو نشود، استفاده از ابزار خشونت براي مواجهه و مقابله با اين ارزش‌ها، نزاع‌هاي سنگين و خشونت‌هاي خونيني را به دنبال خواهد داشت و يا منجر به انزواي انديشه‌ي ديني از صحنه‌هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي خواهد شد.

با آن‌ که در جامعه‌ي اسلامي افغانستان مردم پايبند همه‌ي اصول و قواعد اسلامي‌اند و بي آن ‌که طالبان چيزي بگويند، مردم احکام دين را رعايت مي‌کنند، اما اين گروه طي اعلاميه‌هايي از مردم خواسته‌اند که براي اداي نمازهاي پنج‌گانه به جماعت حاضر شوند، زنان بدون حجاب و محرم شرعي از خانه بيرون نشوند، مردان بايد ريش بگذارند و مسايل ديگري از اين دست را به گونه‌ي مطرح کرده و جدي گرفته‌اند که از ديدي طالبان انگار جامعه‌ي افغانستان تا هنوز مسلمان نبوده‌اند.

ادعاي حقانيت طالبان براي درک درست اين گروه از دين و باطل خواندن انديشه‌ي ديگران به ويژه در زمينه‌ي حقوق زنان در صورت به کرسي نشستن مدعيات طالبان در مذاکرات صلح، فضاي زنده‌گي را براي زنان تيره و تار خواهد ساخت.

براي زناني که آموزگارند، پيام‌رسانان صحي‌ هستند و در ديگر نهادهاي حکومتي و غيرحکومتي مصروف کارند نهايت دشوار خواهد بود که در درازاي روز کاري مردان خانواده را به عنوان محرم شرعي با خود به دفتر و محل کار ببرند.

مشروط ساختن فعاليت‌هاي اجتماعي و اقتصادي زنان به داشتن محرم شرعي براي اين است که زنان از چهار ديواري خانه بيرون نشوند. افزون بر آن، در ولسوالي‌هاي مرزي بدخشان که بخش بزرگي از زنان به فعاليت‌هاي کشاورزي و دام‌داري مصروف‌اند، در پي حاکميت طالبان بر اين ولسوالي‌ها ناگزيرند که در گرماي تابستان با پوشيدن چادري مواشي خود را به چراگاه ببرند و زمين‌هاي کشاورزي را خيشاوه کنند.

بخش بزرگي از جغرافياي مرزي بدخشان که بيشتر اسماعيلي مذهب هستند و در يک بستر فرهنگي و مذهبي باز بزرگ شده و خو گرفته‌اند با وضع قواعد سخت‌گيرانه‌ي طالبان روزهاي سختي را سپري مي‌کنند.

در جامعه‌ي افغانستان طي بيست سال گذشته زنان و مردان زيادي به گونه‌ي مستقلانه در توسعه‌ي اجتماعي، سياسي و اقتصادي نقش اساسي داشته‌اند و در پي فراهم شدن فرصت‌هاي کاري براي زنان، زنان زيادي به خود بسنده‌گي اقتصادي و رهايي از وابسته‌گي به مردان رسيده‌اند، اما با تصرف طالبان در شمار زيادي از ولسوالي‌ها و مناطق افغانستان عقربه‌ي ساعت برخلاف انتظار زنان چرخيده و آنان را اکنون در تنگناي زنده‌گي و انزواي نفس‌گير اجتماعي قرار داده است.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار