هفت سال آزگار است که می کوشم یک پیام بسیار ساده را به آقای غنی برسانم، اما نمی شود که نمی شود. هر چند پیش از آن بیش از یک دهه آزگار کوشیدم این فریاد را به گوش آقای کرزی برسانم، اما دیدم چون گوش کری دارند، ایشان را معاف کردم.
ایشان پیوسته پامی فشارند که یگانه و تنها منبع مشروعیت در کشور قانون اساسی و انتخابات است.
من می خواهم به ایشان بگویم که خیر، اشتباه می کنید. یگانه منبع مشروعیت در این کشور کاخ سفید است شما نه بر اساس اراده مردم و انتخابات آزاد، بل که با اراده کاخ سفید، زور پول شیوخ عرب و از راه انتخابات تقلبی رویکار آمده اید. قانون اساسی دستکاری شده و معیوب هم تحمیلی و آگنده از تناقضات و نارسایی ها است و در حالی قدرت، اختیارات و صلاحیت های بی حد و حصر به رییس جمهور می دهد که او در برابر هیچ مرجعی پاسخگو و مسوول نیست و هیچ گونه میکانیزم های مهار خودکامگی و بازدارندهگی وجود ندارد. مردم کاملاً به حاشیه رانده شده اند و هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خود ندارند.
بنا براین:
خانه از پای بست ویران است و باید قانون اساسی و ساختار نظام اصلاح شود، نه این که با دستاویز ساختن آن به بحران تداوم بخشیده شود.
اما به قول معروف
خواجه در فکر نقش ایوان است.
حالا هم که جامعه جهانی و همه نیروهای داخلی منهای طالبان، شبکه حقانی و حزب اسلامی
متوجه زیانبار بودن نظام بیش از حد متمرکز و انحصارگرایی لگام گسیخته شده اند، و همنوا فریاد اصلاح ساختار نظام را بر آورده اند، ایشان کماکان بر تقدیس قانون اساسی همچون وثیقه غیر ملی و تداوم جمهوری شاهانه فرعونی پا می فشارند و
حاضر نیستند بپذیرند که کشور در آستانه فروپاشی است و به زودی یک سوم آن زیر کنترل پاکستان خواهد رفت و بالفعل به دولت اسلامی کنفدراسیونی مبدل خواهد شد.
آیا جوانمردی پیدا خواهد شد تا به این آقا به زبانی که برایش قابل فهم باشد، این سخنان را ترجمانی کند؟