سرمقاله
جنگ جاری در کشور جهاد است؟
مذاکرات صلح در دوحه متوقف شده است و چنان معلوم می شود که هیأت های مذاکره کننده در برابر یک بن بست قرار گرفته اند.
هیأت مذاکره کننده دولت موضوع آتش بس را در اولویت مذاکرات قرار داده است، اما طالبان نظام اسلامی را خواستند تا در صدر آجندا قرار بگیرد.
آتش بس ضرورت به تحلیل و تجزیه ندارد و مفهوم آن را همه می دانند و یک ضرورت حتمی برای مردم است.
آتش بس یعنی پایان دادن به جنگ های چندین ساله و کاهش خشونت ها.
ادامه جنگ در کشور همه چیز ما را نابود کرده و یا در حال نابودی قرار داده است.
اقتصاد و فرهنگ در افغانستان با ادامه جنگ ها شدیداً آسیب دیده است و حتا اخلاق مردم نیز تحت الشعاع این خشونت ها قرار گرفته است.
امروز مرگ و کشتن برای مردم به یک مسأله عادی و روزمره تبدیل شده است.
در گذشته های نه چندان دور، تمام مردم از مرگ و یا کشتن یک انسان، متأثر می شدند و از شنیدن یک خبر ناگوار، گلیم غم در تمام خانه ها پهن می شد. اما امروز هراس افگنان به راحتی انسان ها را می کشند و جاده ها و کوچه ها را با خون مردم رنگین می سازند.
با وجود که در حملات هراس افگنان، انسان های عادی و بی گناه به قتل می رسند، اما تروریستان که وسیلهیی در دست شبکه های استخباراتی اند، این کشتارها را توجیه شرعی می کنند.
زمانی که از رهبران تروریستان پرسیده شود که چرا داکتران و قاضی های زن را به قتل می رسانید؟ آنها در جواب می گویند که این زنان حامیان حکومت مزدور اند و باید کشته شوند.
این بینش نشان می دهد که وجدان و اخلاق تروریستان سقوط بسیار خطرناک کرده است.
در حالی که از نظر آموزه های دین مقدس اسلام، کتشن یک انسان بی گناه به مثابهی کشتن تمام انسان های یک جامعه است.
با وجود این صراحت حکم دین، هراس افگنان به ساده گی و راحتی انسان می کشند و خون می ریزانند.
به همین منظور است که آقای حفیظ منصور پیشنهاد داد که باید در مذاکرات صلح مسأله جنگ جاری در افغانستان به بحث گرفته شود، یعنی آیا جنگ طالبان که امروز زیر نام جهاد انجام می شود، آیا عمل اسلامی است؟ وآیا طالبان که انسان های بی گناه و غیر نظامی را به قتل می رسانند، توجیه شرعی و اسلامی دارد؟
با توجه به همین ملاحظات، باید چگونگی جنگ جاری در کشور در مذاکرات صلح به بحث گرفته شود و هردو جانب اگر ممکن باشد به یک نتیجه برسند که نمی رسند.