سرمقاله
ايستادهگی کنيد وگرنه همه تان کشته میشويد!
ولسواليها يکي پي ديگر در شمال کشور به دست طالبان سقوط ميکند.
اين سقوط ولسواليها که گاهي بدون درگيري انجام ميشود، شک و گمان را نسبت به نيات رهبران حکومت به وجود ميآورد که نشود خدا ناخواسته آنها در يک معامله پشت پرده اين مناطق را به طالبان واگذار کنند.
برخي از کاربران شبکههاي اجتماعي در رابطه به سقوط ولسواليها به دست طالبان چنين تبصرههاي ميکنند و نگراني شان را ابراز ميدارند.
جالب اين است که سرقوماندان اعلي نشست امنيتي را با مسوولان نهادهاي امنيتي برگزار ميکند و همواره گزارشها را استماع ميکند و متحدالمال هدايت ميدهد که به خاطر دفع حملات و برنامههاي شوم دشمن اقدامات قاطع و همه جانبه نمايند.
همين که هدايت ميدهد فرداي همان روز ديده ميشود که چند ولسوالي به دست طالبان سقوط ميکند.
از چنين هدايتها و سقوط ولسواليها برداشت ميشود که حکومت توان رهبري جنگ در برابر طالبان را ندارد.
طالبان همين که اين مناطق را تصرف ميکنند، برخي را تيرباران ميکنند، تاسيسات را آتش ميزنند و باشندهگان اين مناطق مجبور ميشوند که خانههاي شان ترک بگويند و آواره شوند.
اگرطالبان به شهرها و مرکز ولايتها هم برسند وضع مردم به همينگونه خواهد بود.
طالبان آنگونه که گفته ميشود نه تنها که تغيير نکرده اند، بل وحشيگري آنها بيشتر شده و نسبت به مردم بدتر از داعش عمل ميکنند.
طالبان سياست زمين سوخته را در ولايت دايکندي دوباره عملي کردند.
آنها بيشتر مزارع و خرمنهاي مردم مظلوم آن ولايت را که به خون جگر آماده کرده بودند آتش زدند.
پس چه بايد کرد؟
از يکطرف حکومت آنگونه که لازم است در برابر طالبان ايستادهگي نميکند و فقط به حرف و نمايش بسنده ميکند و از سوي ديگر طالبان پس از تصرف برخي از مناطق دست به قتل و کشتار مردم ميزنند.
با توجه به همين گفتهها، بايد فرماندهان دوران مقاومت که تجربه جنگ و ايستادهگي را در برابر طالبان دارند، دورهم جمع شوند، اختلافها را کنار بگذارند و از امکانات دست داشته شان استفاده کنند، مردم را بسيج نمايند و در برابر طالبان ايستادهگي کنند.