اندیشه و شناخت

استبداد و زياده خواهی، مانع رشد زبان های بومی و عامل شکننده‌ی وحدت ملی

صائم

شکوه و عظمت سرزمين ما بي‌ترديد و بيش از هر چيز ديگر به تنوع قومي و زيبايي هاي فرهنگي آن که زبان هاي بومي بخشي از آن است، پيوند دارد.

امروز روز جهاني زبان مادري است، زبان مادري براي هرکسي ارزش دارد و طبيعي است که هر باشنده کرة خاکي مي خواهد با زبان مادري‌اش ياد بگيرد، صحبت کند، بنويسد و آزاد باشد. با همين زبان فرهنگ خود را حفظ کند، آن را ترويج دهد و با داشته هاي زباني خود که ارزش هويتي، تاريخي و فرهنگي اش است زبان و هويت خود را حفط کند، اما متأسفانه بخشي از مردم جهان از اين حق طبيعي بهره نمي‌برند که استبداد و زياده خواهي از عوامل آن شمرده مي شود.

مطابق برآورد يونسکو از حدود شش هزار زباني که در جهان شناخته شده است، بيش از سه‌ هزار زبان در حال نابودي ا‌ست. اين زبان‌ها که هم اکنون نيز توسط گروه‌هاي کوچکي به کار برده مي‌شوند، تقريباً هيچ شانسي براي بقا ندارند، در حالي که زبان ‌هاي محلي به ويژه زبان‌هاي بومي منبع و مسير انتقال فرهنگ‌ها،‌ ارزش‌ها و دانش سنتي محسوب مي‌شوند و مرگ هر زبان به معناي مرگ گوشة از فرهنگ بشر است.

از ديد يونسکو؛ «سازمان آموزشي، علمي ‌و فرهنگي ملل متحد» نقش زبان در شكل‌ گيري هويت ملي مدنظر است، اين سازمان بر حفظ و تقويت زبان مادري تاكيد دارد نه به اين منظور که زبان حرف اول را در بازگو کردن هويت ملي  بزند، در اصل هويتي كه مدنظر اين سازمان است، بيش از آن كه زبان محرک و بازگو کنندة انديشه هاي سياسي و در جهت يكسان‌ سازي ملي باشد، فرهنگي و مبتني بر تنوع است.

يونسكو بر آموزش چند زبانه و تنوع زباني تاكيد دارد و آن را مقدمه و پيش‌ نياز توسعة پايدار مي داند، توسعة كه متناسب با فرهنگ و در خدمت تنوع فرهنگي است.

در قوانين افغانستان اين امر وجود دارد که هر شهروند اين کشور حق دارد به زبان مادري تکلم کند، بخواند، بنويسد و بگويد، در ترويج زبان و فرهنگ خودش تلاش کند.

افغانستان به عنوان کشوري کثيرالمليت و موجوديت چندين زبان در اين کشور، يک فرصت بي بديل براي سود جستن از چنين يک تنوعي را دارد.

زبان مادري نه تنها خود نقش بي‌ بديل در شكل‌گيري هويت ملي دارد بل، موجوديت چندين زبان در يک جامعه، تنوع را در چنين يک هويت به بار مي آورد.

زبان در هر جامعة در ابعاد مختلف تأثير گذاري خود را دارد و در نهايت به شكل‌ گيري هويت اجتماع مي انجامد و مي تواند عامل توسعة پايدار باشد. در حالي که کنار زدن زبان هاي ديگر در يک جامعه، تنوع فرهنگي را از ميان بر مي دارد و زمينه را براي ترويج انديشه هاي را که حاوي برتري جويي و حتا استبداد در اجتماع است، به ميان مي آورد.

با تأسف هم در جامعة ما وهم در جوامع ديگر، افرادي وجود دارند که در پي ايجاد هويت ملي از مسير تحميل زبان ها اند و شماري از زبان ‌هاي مادري و بومي را مزاحم رشد و تسلط زبان خودشان در جامعه مي دانند.

در طول تاريخ بيشترين خطر براي زبان ‌هاي مادري و بومي از ناحيه آناني بوده است که حس برتري جويي زباني داشته اند، تلاش هاي که مي توان گفت، تحميل راه و انديشه بر پيروان زبان هاي ديگر است، در چنين يک حالت است که زبان مادري در تقابل با هويت ملي قرار مي‌گيرد.

در بسياري كشورها، حاکماني بوده اند که براي هويت سازي زبان شان هويت ملي را بهانه کرده اند، زبان خود را تقويت كرده  اند و تا سرحد امكان از تنوع زباني جلوگيري کرده اند و جنگ واژه را به راه انداخته اند، در حالي که به هيچ وجه نمي توان واژه‌هايي گره خورده در فرهنگ و آداب و رسوم را با کلماتي از زبان‌هاي ديگر پر کرد.

چه بخواهيم، چه نخواهيم ما در بستري زنده‌گي مي‌کنيم که بايد ديگران را در کنار خود را تحمل کنيم، در کنار خود داشته هاي و فرهنگ ديگران را ارج بگذاريم  و براي  يک ديگر مشکل خلق نکنيم بل، براي بهتر شدن تنوع در فرهنگ جامعة خود که ادعا داريم داشته ها و ميراث مشترک همه ما است، کوشا باشيم، تلاش براي واژه سازي براي زبان هاي ديگر نمي تواند ممد واقع شود و به جاي جنگ برسر حفظ اين زبان و راندن آن زبان، بايد به دنبال صلح ميان زبان‌ها، فرهنگ‌ها و اقوام گوناگون باشيم. صلحي‌ عميق که جامعة پر آشوب امروزي به آن احتياج مبرم دارد.

استفاده از زبان‌هاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه‌هاي گروهي و تدريس آنها در مدارس، در کنار زبان هاي ملي امر دلپذير است که ما را به شکوه فرهنگي مي رساند، احترام فرهنگ و آداب و رسوم اقوام و حفظ زبان مادري و بومي کمک مي‌کند بسياري از مردم اين سرزمين از حس محرميت بيرون شوند و خود را صاحب داشته هاي معنوي کشور خود بدانند.

ما روزي بقاي افغانستان يک پارچه و با عظمت را شاهد خواهيم بود، اما اين بقا بايد با واقع‌بيني سياسي و شناخت آن موانع همراه باشد که وحدت ملي ما را تهديد مي کند.

ما امروز در جغرافياي افغانستان به همديگر نياز داريم و در چنين کشوري که تنوع قومي و زباني سال ها افتخار آن بوده است، چنگ زدن به عصبيت‌هاي قومي و نژادي ما را از سکوي ارزشگرايي پرت مي کند.

بياييد اين تفکر را نهادينه کرد که «من براي زبان مادري خودم ارزش قائل استم و زبان مادري ديگران را هم ارج مي دهيم».

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار