سیاسی

لویه جرگه: ناکامی در امتداد تاریخ

نسترن امیری

مردم افغانستان در درازی تاریخ برای عبور از چالش های دولت­‌داری، جهت تاج­‌گذاری بر شاهان و ایجاد راه حل به بن­‌بست های سیاسی به جرگه‌­ها رجوع کرده و مردم عام در این جرگه­‌ها با نگاه سنتی، عاطفی و رسوم حاکم در جامعه یک سلسله تصامیم را اتخاذ می‌­کردند که در نهایت از بهرِ کوتاه فکری و عیوب در تصمیم­‌ها، نه تنها که پایه های نظام­‌ها تقویت نشد که باعث ایجاد شگاف‌­های عمیق در جامعه و فروپاشی نظام سیاسی گردیده است.

در دو دهه پسین، عرف جرگه‌طلبی بنا شد و حاکمان سیاسی برای گریز از مسوولیت‌­ها و گذاشتن بار سنگین تصمیم‌­گیری‌­ها بر دوش تعدادی از مردم به برگزاری جرگه های متفاوت پرداخته و برایند آن نامطلوب و ناکام بوده است.

با آنکه کشور ما در موقعیت جغرافیایی در یک موقعیت حساس در منطقه قرار گرفته و ملت‌­ها نیز به سرعت در مسیر جهانی شدن و توسعه‌­گرایی قرار دارد، اما افغانستان هنوز کلید مشکلات بزرگ خود را در اتاق سنتی و قدیمی جستوجو دارد.

ابزاری بودن لویه جرگه­‌ها در دست حاکمان، عدم آگاهی اشتراک کننده­‌گان جرگه‌­ها از تحولات منطقه و جهان، کم‌­سوادی و فقدان تحلیل، راه نیافتن کارگزاران و پژوهش­‌گران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در جرگه‌­ها، تجربیات گذشته از جرگه‌­های ناکام و تاثیرپذیری حضار جرگه؛ و بالاخره سنگین بودن مباحث باعث گردیده تا نسخه‌­های جرگه‌گرایی پاسخ‌­ده نباشد و در آینده نیز در شگوفایی، تغییر سیاسی و تأمین عدالت اجتماعی کارآیی نداشته باشد.

در زمان حاکمیت اشرف غنی، جرگه فیصله کرد تا جهت اقناع و تشویق مخالفین مسلح به تحقق پروسه صلح، زندانیان طالبان رها گردد. گرچند که تصمیم پیش از برگزاری جرگه در اندیشه و نیتِ امریکا و دولت افغانستان به گزینه موافقت رسیده بود، خواسته شد تا این نیت از دهلیز لویه جرگه عبور داده شود و به آن مشروعیت ملی مطالبه گردد. این تصمیم نه تنها که به گفت‌‌وگو های صلح در قطر کمک نکرد که باعث گرم شدن جبهه‌ی جنگ و افزایش خشونت­‌ها گردید.

اخیراً نماینده ویژه امریکا برای صلح افغانستان از برگزاری لویه جرگه برای بررسی نظام آینده در افغانستان صحبت کرده است. واکنش‌­های پیرامونی بر مبنای منطق و دلایل استوار است که باید امریکا از تأکید بر جرگه­‌ها خودداری کرده و مردم افغانستان را دوباره در راه های اشتباه سوق ندهد. اگر جهان واقعا در پی دریافت راه­حل بنیادی برای معضلات سیاسی و چگونگی ساختار در افغانستان است، باید زمینه سازِ برگزاری نشست کلان جهانی شبیه نشست بُن باشند تا نخبه­‌گان و رهبران سیاسی، قومی و مردمی برای دریافت راه ­حل به گفتگو و مفاهمه‌ی مطلق برسند.

برگزاری لویه جرگه زیر سایه رژیم طالبانی در افغانستان، نمی­‌تواند پاسخ‌گوی خواسته های مردم و کارساز به جامعه سیاسی کشور باشد.

دلایلی زیر از چالش­‌ها و عدم مفدیت لویه جرگه بوده می‌تواند:

۱: لویه جرگه که در قانون اساسی ۱۳۸۱ پیش بینی شده، در شرایط امروز قابل اجرا نیست. رژیم حاکم در افغانستان نیز به مفادات قانون اساسی وقع نگذاشته و آن­‌ را منسوخ می‌دانند.

۲: لویه جرگه قانونی که متشکل از اعضای شورای ملی، اعضای شورای ولایتی و شورای ولسوالی است، در این‌­جا غیابت اعضای قانونی و انتخابی نبودن اعضای متشکل لویه جرگه، مشروعیت تصمامیم لویه جرگه را زیر پرسش می‌­برد.

۳: دعوت اعضای لویه جرگه در گذشته توسط یادداشت‌های رئیس جمهور و رهبران سیاسی صورت می­‌گرفت. اگر لویه جرگه زیر سایه رژیم طالبان برگزار گردد، بدون تردید که اعضای آن به سفارش رهبری طالبان در مجلس حضور خواهد یافت. بناً تصامیم تحمیلی گره گشای معضل‌های ساختاری در کشور بوده نمی­‌تواند.

۴: لویه جرگه نسخه‌­ی بسیار بسیط برای عبور از بحران های ژرفِ چهل ساله است و تغییر نظام سیاسی از صلاحیت و توانایی اهل خبره و ملک­ های قرا و قصبات نیست.

۵: در لویه جرگه که زیر سلطه­‌ی طالبان برگزار شود، نخبه‌گان سیاسی و مردم نه تنها که اشتراک نخواهند کرد که در صورت اشتراک حق آزادی بیان و ارایه برنامه را نداشته و مورد سبوتاژ و تهدید قرار خواهند گرفت. در رژیمِ که صلاحیت ریش و موی جوانان و لباس و چادرِ زنان از آنها سلب و در اختیار ملا های بر سرقدرت قرار گرفته، لویه جرگه قطعا نمی­‌تواند ممثل‌­گاه برای اراده ملی باشد.

۶: برگزاری لویه جرگه برای تعیین نوعیت نظام سیاسی بنا به خواست نماینده­‌گان امریکا، زمینه‌ساز بی‌اعتمادی و سوءظن بر نیات امریکا شده می‌­تواند. مفهوم لویه جرگه در عصر طالبانی، یک نوع مشروعیت بخشی به رژیم بوده و تحلیل از تداوم بازی بزرگ با تغییر جمهوریت به امارت را تقویت می­بخشد.

بناَ برگزاری لویه جرگه در داخل افغانستان با اشتراک اعضای نامشروع و غیر قانونی، حضور افراد بی‌سواد و کم‌­سواد در جرگه، نه تنها که فرصتی ایجاد گفتمان علمی، ملی و موثر را از مردم می‌گیرد که مشکلات افغانستان را بیش‌تر از پیش خواهد کرد. افغانستانِ آینده را باید در یک نشست بزرگ جهانی مورد تحلیل و تصمیم قرار داد و با برگزاری لویه جرگه­‌ها ما از کلوخ روی آب به عمق دریا خواهیم غلتید.

نوشته های مشابه

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن
رفتن به نوار ابزار